شب شور
قشنگم قند عسلم سلام دیشب بابایی رفت اصلاح کرد صورتشو 2 ساعت طول کشید تا از حمام اومد بیرون بعدش واسمون بلال درس کرد البته واسه ما بی نمک بود واسه خودش یه پارچ آب و نمک درست کرده بود.خیلی خوشمزه شده بود نصفه شب طبق عادت همیشگی بیدار شدم و از روی تشنگی رفتم سر یخچال تا آب بخورم فات شم چشت روز بد نبینه با ولع پارچ و برداشتم و چون پارچ کوچیک خودم بود اومدم با پارچ بخورم ،فدات شم دو قلپ عمیق و بزرگ خوردم و یه دفعه دیدم....وای چقد شور بود ..حالم کلی بد شد منم که نباید به خاطر فشار بالام نمک می خوردم کلی آب و نمک خوردم عزیزم ...نمیدونی مامان چه حالی داشت...حالا مگه مزه اش از دهنم میرفت...صبح به بابا امین گفتم و سریع به خودش گفت ای وای...
نویسنده :
مامانی نگار-بابایی امین
12:15