سلاله جونیسلاله جونی، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

سلاله جونی نی نیه خوش قدم

مورچه ی زحمت کش

  نگاه بکن یه مورچه راه میره روی دیوار مورچه داره می بره یه دونه رو به انبار   مورچه ی ریزه میزه همیشه گرم کاره با این که خیلی ریزه به کار علاقه داره میگه باید کار کنم دونه را انبار کنم تو سرمای زمستون نمی تونم کار کنم   توی فصل تابستون کار می کنم فراوون راحت و آسوده ام توی فصل زمستون ...
13 شهريور 1392

نامه ای به همسر مهربانم

برایت می نگارم تا آرام بگیرد آرامشم مهربان همسرم نمی دانم چگونه شاکر خدایمان باشم که تو را بر سر راهم قرار داد که نیکو زیستن را برایم به نمایش گذاشتی عزیزتر از جانم از تو تشکر میکنم که دستان ناتوان مرا گرفته ای و با توان خود مرا گام به گام به سوی عاشقانه زیستن کمک میکنی و مهربان همسرم از خدایمان میخواهم تا هر آنچه پدرم به من یاد داد که چگونه با همسری بزرگ و عزیزی چون شما رفتار کنم مدد رساند و مانند همیشه مرا یاری دهد که آنگونه که میخواهد زیست کنم مهربان همسرم از تو تشکر میکنم که در لحظه ای که تمنای گرفتن نگاهت را داشتم نگاهت را از من گرفتی و به من آرامش دادی که مرا برای خودم میخواهی نه .... عزیزتر از جانم تو را سپاس ...
28 مرداد 1392

زیبا ترین صدای دلنشین زندگیم

به سلامتیه قشنگترین موسیقی دنیا  یعنی صدای قلب کسی که همه زندگیته ...       آرام بخوان چون ارام نوشتم   بی پروا بخوان چون از خود نوشتم   نزدیک کسی نخوان چون تنها نوشتم    و از دل بخوان چون با دل نوشتم !!!   نازنینم دوستت دارم ..     سلام عشق مامان   هروقت که  بهت  فکر میکنم بغض میشینه تو گلوم  دوست دارم های های گریه کنم نمیدونی که چقدر دوست دارم   عزیز دلم خیلی مواظب خودت باش  بابا امین هم خیلی دوست داره و همش سراغتو میگیره ...
28 مرداد 1392

دختر که باشی...

  دخـــــتر که باشی میدونی اولین عشق زندگیت پــــــــــدرته... دخـــــتر که باشی میدونی محکم ترین پناهگاه دنیا آغوش گرم پــــــــــدرته.... دخـــــتر که باشی میدونی مردانه ترین دستی که میتونی تو دستات بگیری و بعدش دیگه از هیچی نترسی دستای مهربون و گرم پــــــــــدرته.... دخـــــتر که باشی میدونی همه دنیا پــــــــــدرته... دخـــــتر که باشی میدونی هر جای دنیا که باشی ، چه کنارت باشه یا نباشه قویترین فرشته نگهبان زندگیت پــــــــــدرته..... سلاله ی قشنگم از اینکه دختر شدی از خدا تشکر میکنیم  عاشقانه دوستت داریم... پدرت دیوانه وار عاشق توست... همیشه در کنارمان بمان... و نام پدر این پناهگاه همیشگی را بعد ا...
27 مرداد 1392

قشنگترین اسم دنیا

سلام قشنگم عزیزم بعد از چند روز صحبت برای قطعی شدن اسمت بالاخره تثویب شد که اسمتو چی بزاریم... گزینه ها متفاوت بود کلی فکر کردیم حسنی: جمع حسنه -سوده: همسر دوم پیامبر- ستیا:با حیا و صبور القاب حضرت زینب خودت چی حدس میزنی ؟ الهی قربون اسمت برم....بنا به دلایلی سه گزینه حذف شد و ما یکی از قشنگترین اسمهای دنیا رو انتخاب کردیم... سلاله به به چه اسم نازی و چه معانیه قشنگی... سلاله نبی تداوم نسل سجده القاب حضرت فاطمه زهرا ایشالا که برات خوش یمن باشه و پر برکت و راه سلاله نبی رو پیش بگیری طوری که هم خودت و هم ما و هم حضرت فاطمه ی زهرا رو سپید باشیم ایشالا که اصالت وجودتو نسل به نسل ادامه  بدی و ت...
27 مرداد 1392

خبر خبر خبر داغ دخمل دار شدن...

سلام و صد تا سلام... عزیزم هنوز به کسی نگفتیم که جنسیت چیه و همه مشتاق بودن مامانی رباب همش دلش می خواست که بدونه...امشب همه دعوت بودن خونمون...همش می پرسیدن و طاقت نداشتن من گفتم اول شام و بعد خبر مهم... واسه همین سریع همه شام خوردن...بابا قاسم که از همون مطب دکتر هی میزنگید تا خبر بگیره و بهم گفته بود برو خیالت راحت که بچه مثل خودته...یه دختر کوچولوی نازنین...خلاصه...بعد از شام همه منتظر بودن تا بابایی امین خبر مهم رو داد و همه خوشحال شدن و تبریک گفتن..وای چهره بابا قاسم و مامان رباب که اولین باره چنین خبری رو میشنون دیدنی بود ..ماچم کردن... دایی ماهان هم همش میومد و ماچت میکرد تو هم همش تکون می خوردی..ای جووووووووووووونم... مامانی...
27 مرداد 1392

اولین تکون خوردن واقعیت-92/05/12

سلام مامانی خوبی الهی قربونت برم که اینقد نازی...الهی پیش مرگت بشم که اینقد پر احساس و پر محبتی عزیزم اولین بار که تکون خوردی وقتی بود که داشتم می دیدمت همون موقع که دستت کنار گوشت بود عزیزم اصلا باورم نمیشد منکه قربون صدقت میرفتم تو هم تکون میخوردی کوچولوی قشنگم امروز وارد ماه ششم بارداری شدم دختر قشنگم تکونهات شروع شده ها ..بگو  ماشالا... واسه خودت ورزشکاری هستیا بله خانومی تکون میخوری و دل مامانی  رو میبری خلاصه کلی دل مامانی رو آب میکنی و من لحظه شماری میکنم که این فرشته ی ناز و خوشگل زودی بیاد تو بغلم همین الانم ناردونه قشنگم تکون خوردی به به منم با هر تکونت قربونت میرم نفسم.بابایی همش آب پرتقال و اب هویج میگیره واسم ک...
27 مرداد 1392

چهارمین سالگرد ازدواج (1 )

به نام او برای تو      بودن آنهایی که بودنش را میخواهیم زمین را زیباتر میکند  پس همیشه باش حتی اگر نباشم نفس مامان    امروز سالگرد ازدواج من و بابا جونه  خداروشکر میکنم که درچهارمین سالگرد ازدواجمون خدای مهربون گلی چون تو رو به ما داده انشالله سال بعد سالگرد ازدواجمون تو هم کنارمونی و کلی شیطونی میکونی و از سر و کول من و بابا     امین بالا میری عشقم    چهار سال پيش زيبا ترين عروسی دنيا از آن من شد كه تا ابد در قلبم زيباترين خواهد ماند درست  تو يه همچين روزي (8 مرداد ماه) منو بابا به عقد هم در اومديم...
23 مرداد 1392